ازدواج - گل نرگس

بررسی مسائل ازدواج - مشکلات ازدواج - آمار طلاق - مدیر فرزانه شکاری

ازدواج - گل نرگس

بررسی مسائل ازدواج - مشکلات ازدواج - آمار طلاق - مدیر فرزانه شکاری

♥ طلاق (۲)

طلاق بازیگران سینما

نیما بانکی / لیلی رشیدی

خانم رشیدی سوای این که دختر احترام‌ السادات برومند و داود رشیدی است که از بچگی در محافل هنری بزرگ شده، بازیگر خوبی هم هست. بیشتر ما او را با »مادرخانمی زی‌زی‌گولو« می‌شناسیم. اما بعضی‌ها شاید بولتن جشنواره فیلم کودک را به یاد بیاورند که عکس‌های کودکی او را در کنار لیلا حاتمی به چاپ رسانده بود. این دو لیلی و لیلای محبوب از کودکی هم بازی بوده‌اند؛ هرچند بعدها، لیلی یک چهره ی تلویزیونی شد اما لیلا یک ستاره سینما. لیلی رشیدی همسر پیشین نیما بانکی است که به اندازه رشیدی مشهور نیست اما در عکاسی استعداد داشت و رفته‌ رفته در کارش به موفقیت رسید به طوری که امروزه به چهره‌ای مطرح در عالم تبلیغات تبدیل شده است. اما نیما بانکی را اگر از «پراید تهران یازده» به یاد نداشته باشید، در آگهی‌های سامسونگ با لباس برزیل، یا با کت و شلوار در حالی که پایش را از قاب ال‌ سی‌ دی بیرون گذاشته، دیده‌اید. حاصل زندگی مشترک این دو، پسری است که با مادرش پیش خانواده رشیدی زندگی می‌کند.

سوسن تسلیمی / داریوش فرهنگ

سی و پنج سال پیش، داریوش فرهنگ آدم خیلی معروفی بود و سوسن تسلیمی را کسی نمی‌ شناخت، اما پس از ازدواج این دو در سال‌ های دهه شصت، ماجرا برعکس شد و تسلیمی شهرتی فراوان یافت. داریوش فرهنگ اگرچه در این سال‌ها فیلم ساز بود و بعضی کارهایش خیلی مطرح شد، اما حضور ثابت تسلیمی در فیلم‌های بهرام بیضایی، این بازیگر هنرمند را به اوج خود رساند. این دو که از طریق گروه تئاتر پیاده با هم دیگر آشنا شده بودند، پس از مدت‌ها زندگی مشترک سرانجام فرصت پیدا کردند تا در فیلم »شاید وقتی دیگر» ساخته بهرام بیضایی، نقش زن و شوهر را بازی کنند. تسلیمی پس از این فیلم، به هم راه فرزندش عازم سوئد شد و امروز یکی از چهره‌های سرشناس تئاتر سوئد است. اما داریوش فرهنگ ماند و فیلم‌ سازی و بازیگری را ادامه داد.

خسرو شکیبایی / تانیا جوهری

شاید خیلی‌ها ندانند که شکیبایی در دهه ۴٠ کار خودش را با دوبلوری شروع کرد و پس از ناکامی در این رشته به تئاتر رفت و سال‌ها گذشت تا دوباره با فیلم «خط قرمز» مسعود کیمیایی به سینما بازگردد. تانیا جوهری هم در همان سال‌های دهه ۵٠ بازیگر تئاتر بود و سرانجام این رابطه منجر به ازدواج شد، اما این اتفاق چندان خبرساز نشد؛ چون هیچ یک از آن دو، آدم‌های معروفی نبودند و در سال‌های بعد در حرفه‌شان سرشناس شدند. شکیبایی کماکان یکی از بازیگران محبوب سینمای ایران ماند اما تانیا جوهری در سال‌های بعد بسیار کم‌ کارتر شد. جالب است که بدانید، مشهورترین فیلم شکیبایی یعنی«هامون» داستان مرد روشن فکری است که تمایلی برای جدایی از همسرش ندارد اما زن و خانواده‌اش اصرار دارند که این جدایی هر چه زودتر شکل بگیرد.

آیدین آغداشلو / شهره آغداشلو 

آیدین آغداشلو نقاش، طراح، گرافیست و نویسنده‌ای تواناست که سال‌ها قبل پس از یک ازدواج ناموفق، در حالی که یک دختر به نام تارا داشت، با شهره آغداشلو ازدواج کرد. شهره در فیلم علی حاتمی به نام «سوته‌دلان» و عباس کیارستمی موسوم به «گزارش« بازی کرد و با تحسین مواجه شد. او با بازی در فیلم «خانه‌ای از شن و مه» و نامزدی اسکار، اکنون یک بازیگر معتبر در عرصه جهانی است، بالاخره شهره آغداشلو از آیدین جدا شد و مجددا ازدواج کرد و خدا دختری به او داد که ظاهرا او هم اسمش تاراست. شهره آغداشلو در تمام گفت و گوهایش هم واره از آیدین آغداشلو به عنوان کسی یاد کرده که دوران سعادت مندی را با او سپری کرده، برخلاف عادت بسیار زشتی که بعضی ها دارند و پس از جدایی با لحنی زننده درباره همسر سابقشان سخن می گویند. ظاهرا نه ازدواج و نه جدایی این دو در مسیر پیشرفت حرفه‌ای‌شان هیچ تاثیری نداشت و هر دو هم چنان از چهره‌ های فعال در حیطه کاری خود هستند.

ابوالفضل پورعرب / آناهیتا نعمتی

زمانی که ابوالفضل پورعرب با آناهیتا نعمتی ازدواج کرد بازیگر بسیار معروفی بود. او محبوبیتش را با بازی در فیلم «عروس»، ساخته‌ی بهروز افخمی، کسب کرد. از طرفی آناهیتا نعمتی تازه با فیلم خوش‌ ساخت «هیوا» ساخته‌ رسول ملاقلی‌پور، وارد سینما شد و به عنوان یک چهره جوان و با استعداد، نمایان گشت. از این ماجرا حدود ۸ سال می‌گذرد. ابوالفضل پورعرب از آن زمان، سیر نزولی در کارش تجربه کرد ولی آناهیتا نعمتی در حاشیه‌ی سینما به کار خود ادامه داد. حالا این روزها پس از سال‌ها جدایی این زوج هنرمند، هم آناهیتا نعمتی دوباره به سینمای جدی بازگشته و هم ابوالفضل پورعرب در تلویزیون پرکارتر گردیده است.

بابک ریاحی پور / مهتاب کرامتی 

بابک ریاحی پور یکی از معروف‌ ترین نوازنده‌های ایرانی با ساز تخصصی گیتار باس می باشد که در زمینه ی موسیقی راک نیز  فعالیت دارد. او در آلمان موسیقی را آموخت و آن را در ایران ادامه داد. ریاحی با خوانندگانی نظیر محمد نوری و گروه‌هایی مثل اوهام و آویژه که نوعی موسیقی تلفیقی را دنبال می‌کرد‌ند، همکاری نمود. مهتاب کرامتی هم از سال ١۳۷۷ با بازی در فیلم «مردی از جنس بلور» پایش به سینمای ایران باز شد. جالب این جاست که ریاحی پور زودتر از کرامتی به سینما آمد. او در سال ١۳۷۴ برای موسیقی فیلم «فاتح» نوازندگی کرد؛ کاری که بعدها کم تر سراغ آن رفت. ولی مهتاب کرامتی با جدیت، حضور در سینما و تلویزیون را ادامه داد و خیلی زود به ستاره سینمای ایران تبدیل شد. حالا مهتاب کرامتی تنها زندگی می‌کند و علاوه بر بازیگری و فعالیت در یونیسف، در یک موسسه طراحی و تولید لباس هم حسابی مشغول است.

یوسف مرادیان / سارا خویینی ها 

همین اواخر بود که از سارا خویینی‌ها فیلم پر حرف و حدیث «نقاب» اکران شد که داستانش درباره سوء استفاده‌های متقلبانه از موضوع ازدواج بود. چندی پیش هم از تلویزیون سریالی پخش شد که داستانش درباره ی سیاوش و رستم شاه نامه بود و نقش سیاوش را مرادیان بازی کرد. خویینی‌ها در «معصومیت از دست رفته» هم بازی خوبی داشت اما نقش مرادیان در «سربازهای جمعه»، به هر دلیل آن قدر کوتاه شد که اصلا به چشم نیامد. این دو بازیگر که زمانی با یک دیگر زیر یک سقف زندگی می‌کردند، ولی سرانجام از هم جدا شدند و امروزه به فعالیت قبلی‌شان که همان بازیگری در سینما و تلویزیون است ادامه می‌دهند؛ از جمله خویینی‌ها که چهره‌اش را در نقش اصلی «بی‌صدا فریاد کن» دیده‌اید.

فریبرز عرب نیا/ آتنه فقیه نصیری/ عسل بدیعی

این ۳ بازیگر، معروف‌ تر از آن هستند که بخواهیم معرفی‌شان کنیم. فریبرز عرب‌ نیا به ترتیب با آتنه فقیه‌ نصیری و عسل بدیعی ازدواج کرد و از آن‌ها جدا شد. عرب‌ نیا که اغلب او را با بازی‌های چشم گیرش در فیلم‌های مسعود کیمیایی، مانند «سلطان» و «ضیافت»، به یاد می‌آورید، در فیلمی با موضوع طلاق نیز بازی کرد. او در فیلم «هزاران زن مثل من» از همسرش (نیکی کریمی) جدا شد و مانع احقاق حق او برای تصاحب بچه اش گردید. آتنه فقیه‌ نصیری نیز که در فیلم‌ها و سریال‌های متعددی ایفای نقش کرده، با بازی خوبش در نقش «خاله سارا» در یک سریال تلویزیونی، نگاه‌ها را به خود جلب کرد. درخشش عسل بدیعی نیز از بازی در فیلم «بودن یا نبودن» ساخته‌ کیانوش عیاری آغاز شد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

ازدواج زنان مطلقه با افراد مجرد ...

مادر بزرگ های مان می گفتند: زن در زندگی باید صبور و با گذشت باشد؛ باید به هر طریقی شوهرش را نگاه دارد و با نداری و بد اخلاقی او بسازد؛ اگر همسرش اشتباه می کند، زن باید حرمت وی را حفظ کند. خلاصه این که هر یک از این جمله ها می تواند شکایت ما را به دنبال داشته باشد که چرا، زن باید بسوزد و بسازد؟ بس است هر چه زنان در طول تاریخ این گونه سوختند و ساختند. اما شاید نگاهی به آمارهای طلاق و فرزندان آسیب دیده از آن، تنهایی و آوارگی زنان در سنین بالا و افسردگی و پشیمانی ایشان بتواند تجربه ی خوبی برای دختران جوان امروزی باشد.

خانم هایی که دیگر نمی خواهید بسازید! آیا تا به حال به پای درد و دل زنان مطلقه نشسته اید؟ آیا زندگی بعد از طلاق را برای یک زن ایرانی با فرهنگ خاص جامعه اش و نه فرهنگ اروپایی، بررسی کرده اید؟ در عین جوانی، جسم و جانش پر شده از خاطرات تلخ زندگی. تجربه هایی که هم پیرش نموده و هم ادامه زندگی را برایش سخت کرده است. به واسطه زندگی گذشته اش، حضور در جمع های فامیلی، ممکن نیست چرا که از گوشه و کنار می شنود که زن های فامیل علاقه ای به آمدنش در اجتماع های خانوادگی ندارند. خودش هم حس می کند که نگاه های مردان فامیل رنگ باخته اند. در محیط کارش نیز هرگز حرفی از زندگی اش نمی زند و به دروغ هایش درباره زندگی مشترک ادامه می دهد تا مشکلات خانوادگی در محیط کار هم ظهور پیدا نکند. با این که جوان است، اما هرگز به خود اجازه نمی دهد تا بار دیگر عاشق شود و زندگی خود را با عشق و محبت بسازد چون خود را از نگاه جامعه دست دوم می داند. این خلاصه ی زندگی یک زن مطلقه می باشد که به هر دلیلی در دوران جوانی بیوه شده و حالا باید برای گذران زندگی، روش تازه ای را در پیش بگیرد.

البته این روزها با تغییر سبک های زندگی، قبح طلاق کم تر شده اما به هر حال، زنان مطلقه تا بعد از طلاق، وارد پیچ و خم های زندگی نشوند، متوجه وضعیت خاص خود نیستند. بعد از آن است که بسیاری از آنان، سرخورده و افسرده می شوند و امید به زندگی ایده آل در آینده را از دست می دهند. در این بین، اوضاع خانم های مطلقه ی خانه دار از نوع شاغل بسیار بحرانی تر است چرا که جز خلوت گزینی در کنج خانه پدری و در انتظار نشستن برای ازدواج دوم، چاره ای دیگر ندارند؛ و نکته این جاست که شانس خوبی هم برای ازدواج مجدد نخواهند داشت به طوری که دچار مشکلاتی جدی از جمله سرکوفت های همسر و بازگشت به خاطرات زندگی گذشته نیز می گردند. از سوی دیگر معمولاً پسران مجرد برای ازدواج با این خانم ها پیش قدم نمی شوند و در صورت تمایل هم موضوعات عدیده ای را در پیش خواهند داشت. به گفته ی روان شناسان، ازدواج پسران مجرد با زنان مطلقه رو به شیوع است، از این رو باید جوانب مثبت و منفی آن را بررسی نمود که در نگاه بدبینانه، پسر مجرد به دلیل "داشتن یک ازدواج راحت" خواهان وصلت با یک زن مطلقه می باشد. در این بین پسرانی هم وجود دارند که می اندیشند، امتیازهای خانم مطلقه نسبت به دختر مجرد به مراتب پایین تر است در نتیجه شرایط ازدواج با او آسان تر خواهد بود. علاوه بر آن، در شرایطی که مهریه، هزینه های مراسم ازدواج، تأمین مسکن و درآمد برای پسرها یک دغدغه جدی است، زنان مطلقه با انتظارات پایین تر می توانند گزینه مناسب تری باشند. در واقع بر طبق یک انتظار عمومی، خانم های مطلقه در ازدواج دوم خود، کم توقع تر بوده و به دنبال ازدواج و برگزاری مراسم پی در پی و تشریفاتی نیستند. از طرفی، به دلیل نبود حامی و اشتیاق ِ خانواده ها به حفظ موقعیت و زندگی دوم دخترشان، از میزان دخالت شان می کاهند. سوای از آن، زنی که مهریه و حق و حقوق مالی اش را از همسر سابق دریافت کرده، تمکن مالی بیشتری دارد و می تواند منبع حمایتی خوبی برای یک پسر مجرد باشد. بنابراین پی بردن زنان مطلقه به انگیزه های خواستگارشان برای ازدواج، بسیار حائز اهمیت می باشد. ازدواجی که صرفاً به دلیل برخورداری از حمایت یک مرد صورت بگیرد می تواند خطرناک باشد و چالش های زندگی پیشین را برای یک زن تکرار کند. از همین روی بهتر است کار را به کاردان سپرد و با دخالت مشاوره های روان شناسی یک نفره و دو نفره، تصمیم نهایی را اخذ نمود.

یکی از آسیب های ازدواج با زنان مطلقه، یادآوری مکرر خاطرات پیش از ازدواج است؛ امکان سرزنش زن توسط مرد و اطرافیان او در این زندگی بسیار زیاد می باشد چرا که با وجود کوچک ترین اختلافی، منت هایی از قبیل "حتماً همسر قبلی ات همین رفتار را دیده که طلاقت داده" و یا "تو از یک زندگی شکست خورده بیرون آمده بودی و من حمایتت کردم" بر سر ِ خانم گذاشته می شود. لازم به ذکر است، زنان مطلقه در صورت داشتن یک زندگی آرام، قدر موقعیت را می دانند و برای بهتر شدن زندگی تلاش می کنند؛ چون وضعیت بدتری را چشیده اند و حاضر نیستند زندگی خوب امروزشان را از دست بدهند. این در حالی ست که خانم های مطلقه به واسطه تجربه های کسب کرده در زندگی اول خود، عموماً توانایی مدیریت بهتری در روابط دارند و شاید به همین خاطر بهتر می توانند نظر پسران مجرد را به خود جلب نمایند. در واقع این زنان دارای مهارت های خانه داری، ارتباط با اقوام و همسر بوده و دیگر نیازمند آزمون و خطا در شروع زندگی مشترک خود نیستند.

در هر حال، با وضعیت بد ازدواج و بالا رفتن آمار طلاق، مطلقه بودن نمی تواند علت انتخاب نشدن برای ازدواج باشد. از این رو، نگاه سنتی و قضاوت نادرست در خصوص حفظ فاصله از این خانم ها، نمی تواند بر پایه منطق و استدلال درست بنا شود. به این ترتیب شاید وقت آن رسیده که دیدگاه مان نسبت به زنان مطلقه را تغییر دهیم.

-----------------------------------------------------------------------------------------------