ازدواج سنتی یا مدرن؟

 

تا چند سال قبل اگر از برگزار نکردن جشن عروسی حرفی به میان می آمد، به احتمال قوی ماجرای ازدواج یک زوج به کلی منتفی شود چراکه خانواده دختر تعبیر سویی از این تصمیم داشتند. یا اگر شنیده می شد که دختر و پسری قبل از روز خواستگاری، یکی دو جلسه صحبت مقدماتی داشته اند، ممکن بود بر روی چنین ازدواجی برچسب های ناخوشایندی بزنند. اما این روزها هم زمان با تغییر و تحولاتی که در سبک زندگی ما به وجود آمده، ازدواج هم رسم و رسوم جدیدی پیدا کرده و خیلی ها هنوز آن را نپذیرفته اند و در مقابل بعضی ها هم آن را تنها راه مطمئن برای موفقیت زندگی امروزی دانسته اند. اما خوب و بد ازدواج های امروزی:

اشکال ازدواج هاى مدرن در این است که در بسیارى از مواقع پسر و دختر از دید احساسى به مسئله می نگرند و بدون داشتن آگاهى تن به این ازدواج ها مى دهند که به دنبال آن و پس از شروع زندگى مشترک در زیر یک سقف، مشکلات آنان مشخص و ظاهر می شود. معیارها با توجه به تحولات صورت گرفته فرق نموده به طورى که جوانان امروزی نمى خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و معتقدند که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند. حالا با توجه به فضاى موجود این سؤال پیش مى آید که آیا نظام تربیتى خانواده هاى ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براى فرزندشان، حق خود مى دانند، با این نگرش در میان جوانان ایجاد تضاد نمى کند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسائل مذهبى و فرهنگى مان پذیراى ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام، ازدواج هاى سنتى را موفق تر مى دانند یا ازدواج هاى مدرن را؟

آن چه مسلم است این که در یک ازدواج باید از طرف مقابل شناخت اولیه داشته باشیم و عواملى مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعیت اقتصادى، وضعیت تحصیلى و خصوصیت شخصیتى او را نیز در نظر بگیریم. براى رسیدن به این شناخت لازم است تا از چندین جلسه ی مشاوره هاى قبل از ازدواج استفاده نماییم. در عین حال باتوجه به شرایط موجود دیگر نمى شود کاملاً به ازدواج هاى سنتى بازگشت اما از سوى دیگر هم نمى شود کاملاً آن را ندیده گرفت. پس باید به جوانان فرصت داد تا با همسر آینده خود صحبت کنند و در عین حال نیز باید ایشان را از ویژگى هایى که براى تشکیل یک خانواده ضروری به نظر می رسد، آگاه کرد. در حقیقت در یک ازدواج مدرن، می بایست نقش خانواده و کمک های والدین را لحاظ کنیم.

در ازدواج هاى سنتى که از طریق خانواده صورت مى گیرد، انتخاب همسر براى فرزند، تأمین منابع مالى آن، برگزارى مراسم ازدواج و حتى روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده ها می باشد. در حالى که در ازدواج هاى مدرن این امور و روابط هسته ای درون خانواده بیشتر به خود زوجین محول مى شود. در جامعه سنتی گذشته کشورمان، اکثر ازدواج ها با نظارت خانواده ها انجام مى گرفته و سن دختر پایین تر از پسر و نیز دایره همسرگزینى محدودتر بوده است. ولى در مقابل درصد ازدواج هاى خویشاوندى بالا بوده و به دلیل حمایت هاى مالى از جانب خانواده، شروع زندگى مشترک براى زوجین بدون دغدغه صورت می پذیرفته است. در گذشته چون جامعه کوچک تر و بسته تر بود بنابراین شیوه انتخاب همسر، ساده تر، با دوام تر و بقاى زناشویى بیش تر به نظر می آمد. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش میزان تحصیلات، به تدریج از سهم ازدواج هاى سنتى کاسته و به سهم ازدواج هاى مدرن افزوده شد ولى این تحول به یک باره بیان گر یک ازدواج مدرن نیست. به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام می گردید و سایر موارد بر عهده ی خانواده ها بود و یا انتخاب همسر توسط والدین و سایر موارد توسط زوجین انجام مى گرفت؛ به همین دلیل از دید جامعه شناسى این مرحله را "مرحله گذار" مى نامند و می توان گفت که بسیارى از مسائل و مشکلاتى که براى زوجین جوان پیش مى آید ناشى از دوگانگى ازدواج ها می باشد که بخشى از آن سنتى و بخشى مدرن است.

البته بسیارى از جوانان، متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب مى کنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یک دیگر و صرفاً شناخت هاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمى باعث شده تا ازدواج هاى مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند.

منابع این نوشتار محفوظ است.