ازدواج - گل نرگس

بررسی مسائل ازدواج - مشکلات ازدواج - آمار طلاق - مدیر فرزانه شکاری

ازدواج - گل نرگس

بررسی مسائل ازدواج - مشکلات ازدواج - آمار طلاق - مدیر فرزانه شکاری

♥ زندگی مشترک (٩)

قانون های اساسی و ساده در زندگی مشترک

هر ازدواجی دارای فراز و نشیب هایی است که گاهی مشکلاتی را به وجود می آورد. باید در زندگی درست راندن را یاد گرفت چون چیزی که اهمیت دارد قوانین این مسیر است که باید آن را بشناسید و بدان عمل نمایید. این کار باعث تحکیم خانواده و لذت بردن از زندگی می گردد.

ایجاد عشق و تعادل درونی، ملالت ها و سرخوردگی های روزانه را از میان می برد و شعله های عشق میان زوجین را شعله ور تر می سازد. برای مثال اگر از همسرتان تعریف کنید و قدردان او باشید؛ یا وقتی به خانه می آید خوشحالی خود را ابراز دارید او هم از این مسئله شادمان می شود.

یا اگر با او متحد باشید از طوفان های زندگی مصون می مانید. کاری که به وسیله ی آن از همسرتان پشتیبانی کرده و اگر در دنیای بیرون مشکلی برایش پیش آید طرف او را می گیرید. دوست بودن با شریک زندگی تان را فراموش نکنید چرا که به مرور زمان باعث دست یابی به موفقیت و ایجاد هیجان و انگیزه در خانواده می گردد.

با دانستن این امر که "هیچ کس در دنیا کامل نیست" شما می توانید در مورد ازدواجتان احساس ناامیدی نکنید و در مورد تغییرات همسرتان او را در حالت تدافعی قرار ندهید؛ چون لزوماً او تغییر نخواهد کرد. این تصور که اگر "همسرتان ١٠ درصد بد است" به این معناست که ٩٠ درصد خوبی هم دارد و به شما کمک می کند تا با یک تصمیم درست او را تغییر دهید وعیب هایش را برطرف سازید. با این کار حس ستایش او را بر می انگیزید و زمینه ای را فراهم می آورید تا ناکامل بودن خود را بپذیرد. گاهی اوقات خودمان را نیز باید به خاطر وضع نا به سامان زندگی مان سرزنش کنیم چون با این کار عدالت را برقرار ساخته ایم. بنابراین خصوصیاتی را که برای تان ارزش دارند را در خودتان نیز ببینید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

فرمول ساخت خوشبختی ...

به دست آوردن خوش بختی آن قدر هم ساده نیست چرا که عشق از آسمان به آغوشتان نمی افتد ...

وقتی دو نفر با یک دیگر پیمان زناشویی می بندند، همه کسانی که به مراسم ازدواج شان می آیند به آن ها تبریک می گویند، نظیر به پای هم پیر شوید، الهی خوشبخت باشید؛ و اما این یک پیام ساده نیست و گاهی اوقات اشتباهی را به هم راه دارد، چون زوج ها می اندیشند، خوش بختی یک هدیه الهی است نه چیزی که باید به دنبالش باشند. هر چند با خواندن خطبه عقد، اصطلاحاً مهر دو نفر به دل هم می نشیند، اما این محبت نقطه شروعی برای رسیدن به قله سعادتی می باشد که چندان هم نزدیک نیست. از جمله مواردی که هر زن و مردی باید در ابتدای زندگی از خود سؤال کنند؟ چگونه گی راهی است که در آن قدم می گذارند. آیا برای یک تعامل مشترک آماده ام؟ آیا می توانم بار مسولیت یک خانواده را به دوش بکشم؟ آیا به طرف مقابل تعهد دارم؟ در یک نگاه ساده تمام این جواب ها آری است. ولی با یک بررسی دقیق تر رسیدن به این اهداف ضامنی می خواهد به نام از خود گذشتگی. اگر زوجین خواهان رسیدن به یک خوش بختی پایدار باشند باید سخت بکوشند و نا همواری ها را از سر راه بر دارند. در این راه ممکن است جایی اشتباه شود یا کسی مشکلی ایجاد نماید اما هیچ چیز نباید این دو شریک را از یک دیگر جدا سازد. در طول زندگی، مشکلات گوناگونی وجود دارد و موقعیت های غیر قابل پیش بینی نیز رخ خواهد داد ولی چیزی که موفقیت و یا عدم موفقیت هر فرد را نشان می دهد، نوع برخورد با آن مشکلات بوده و این که چگونه برای برطرف کردن آن ها گام بردارد.

جمله ی امام راحل در هنگام جاری کردن خطبه ی عقد به زوج های جوان، یک راه کار عملی در طول زندگی است. ایشان بعد از خواندن خطبه می گفتند: "بروید و با هم بسازید." این کلام، معنای عمیقی دارد و می توان دو ندا را از آن استنباط کرد. اول این که ساختن به مفهوم سازش داشتن و کنار آمدن با یک دیگر است و دوم ایجاد کردن چیزی که زوج ها باید آن را به دست آورند؛ مانند تفاهم، هم دلی و یک رنگی. در هر حال هیچ کدام از کارها آسان نخواهد بود و زن و شوهرها باید مانند دو معمار توان مند سختی های زندگی را تحمل نموده و خشت خشت سرسرای پیوندشان را با هم دیگر بالا برند؛ کاری که با توکل بر خدا محقق خواهد شد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

گاوصندوق خصوصی در زندگی مشترک

بحث کردن بر سر پول و دیگر نیازهای زندگی یا به عبارتی دعوا کردن پیرامون مسائل مادی، روابط عاطفی میان زوج‌ها را از بین برده و کم رنگ تر می سازد. واقعیت انکار ناپذیری که هر وقت پای اسکناس در میان آید بیش از یک صاحب پیدا می کند و ناخودآگاه زمینه ی اختلاف را هم پدید می‌ آورد. تضاد بر سر چگونگی خرج کردن، مالکیت و هزار و یک قصه ی دیگر. حال وقتی این صاحبان مدعی، زن و شوهر هم باشند وضع پیچیده‌ تر خواهد شد خصوصاً آن که هر کدام از طرفین نقش مؤثرتری در کسب و جذب این درآمد ایفا نمایند؛ زوج‌هایی شاغل که برای سرمایه های خود برنامه ریزی کرده و قبل از هر گونه درگیری بر سر مسائل مالی، مشکلات کوچک و بزرگ دیگری را نیز از سر خود گذرانده‌ اند. در واقع می‌ توان گفت سختی های زندگی باعث اختلافات مالی نیز می گردند که حذف این معضل در کوتاه مدت امکان پذیر نیست؛ به همین دلیل زوج ها در مسائل پیش رو باید شفاف و بدون مغلطه عمل کنند تا در دام بی مهری ها و عواقب ناشی از آن نیفتند؛ دعواهایی که به سادگی تبدیل به اختلاف گردیده و کار را به جاهای باریک می کشاند و حس بدبینی و حسادت را در زوج ها تقویت می کند. البته این موضوع راه کارهایی هم دارد که با عمل کردن به آن ها می‌ توان از تبعات آن کاست. اگر زوج‌ها به یک دیگر اطمینان داشته باشند، ٩٠ درصد مشکلات شان حل خواهد شد ولی این چیزی نیست که یک شبه به دست آید و برای رسیدن به آن باید تلاش کرد. اعتمادسازی‌ بهتر است از سوی مرد آغاز گردد چون خانم ها احساس نا‌ امنی بیشتری دارند و نگاه شان به آینده توأم با شک و تردید می باشد. بنابراین به نظر می رسد که اگر آقایان گام اول را بردارند به همسران شان ثابت می کنند که آینده، خوب یا بد، متعلق به هر دوی آن هاست. زن باید در داشته‌های زندگی با همسرش شریک باشد، همان طور که در کمبودها نیز یار و یاور اوست. ولی این طور که پیداست اگر زنان بعد از درخواست هر چیزی، به آن برسند این امر را ایده آل خود ندانسته و تصور می کنند که به زور به این حق نائل گشته اند؛ درحالی‌ که پیش قدم شدن مرد در اجرای نیازهای همسر می تواند تأثیر به سزایی بر روحیه ی او گذارد و حس مطلوبی در وی ایجاد کند. آقایان باید بدانند که در مورد مسائل مالی، تصمیم‌ گیری ها و خرید‌ها با زنان شان برابرند. همسرانی که پا به پای شوهر خود می ایستند تا به خواسته های مشترک زندگی شان دست یابند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

جذاب ترین ایده ها برای تحکیم عشق و مودت در زندگی

برای تحکیم روزهای خوب زندگی و عشق و علاقه پس از ازدواج کافی است تا به نکات ساده و راحت زیر دقت نماییم.

١. هدیه های بی مناسبت

هدیه های بی مناسبت یکی از جذاب ترین ایده ها برای تحکیم دوستی و مودت در زندگی خواهند بود و از شیرین ترین راه کارهای تعاملات انسانی برای زیر یک سقف رفتن به شمار می آید. فکر جالبی که هر دو سوی آن یعنی زن و مرد به هم دل بستگی و وابستگی پیدا کرده و به لحاظ شناخت روحیات و خلقیات به هم دیگر نزدیک می شوند. در هنگام برخوردها و در طول مناسبت ها و روزهای مختلف زندگی بی شک شیرین ترین تجربه، یک تدبیر موفق و نشاط آور است که به بستر زندگی روح بخشیده و رویه ی هم آنندی و یک نواختی آن را از میان می برد. هر چه تلاش برای سالم سازی و عمیق تر کردن عشق میان طرفین بیش تر باشد لحظه های پر خاطره زندگی هم بهتر و پر دوام تر خواهد بود و بر همین اساس زن و شوهر به جای آن که وابسته به یک دیگر باشند مشخصاً دل بسته هم می شوند. شاید در زندگی هر انسانی، ایام خاصی مانند روز تولد و سال گرد ازدواج و ... همیشه در دل تقویم ذهن ها ثابت باشد و افراد منتظر یادآوری آن رخ داد بمانند. این لحظه ها می تواند به عنوان یک فرصت مناسب برای جذاب تر کردن روابط و تحکیم عشق و مودت استفاده شود و پیوند عاطفی میان زن و شوهر را تقویت کند. هدیه ای که هر قدر هم کوچک باشد پیامی بزرگ با خود خواهد داشت.

٢. صرف شام های دو نفری

قطعاً هیچ زن و شوهری نیستند که طعم خوش یک شام خارج از خانه در زمره خاطرات خوب شان به حساب نیاید. البته این بدان معنا نیست که غذای داخل خانه بد باشد! بلکه یادآور لحظات آرامش بخش و بدون دغدغه ای است که زوجین در کنار هم خواهند بود. شما می توانید در منزل نیز با چیدن سفره به صورت زیبا و متنوع این حس خوب را تقویت کنید.

۳. نگاه کردن

در زندگی پستی و بلندی های زیادی وجود دارد که در برخی مواقع بیش تر وقت اعضای خانواده را به خود معطوف می دارد. مثلاً کار و مشغله های امروزی زن و مرد امکان در کنار هم بودن و مصاحبت آن ها را کم تر نموده به طوری که گاهی از دیدار یک دیگر محروم می شوند. در این میان دل چسب ترین صحبت در مواجه شدن با همسر بیان جمله ی "بگذار نگاهت کنم" است که کمک خواهد کرد تا احساسات درونی تان را به طرف مقابل بروز دهید و عشق و علاقه تان را با همسرتان به اشتراک بگذارید.

۴. اهمیت دادن به علائق یک دیگر

طبییعی است که هر فرد غذا، رنگ و یا محلی خاص را بر اساس تجربه یا خاطرات گذشته خود دوست داشته باشد. لذا زوجین با شناخت علائق و روحیات یک دیگر می توانند تا در پر رنگ کردن لحظات شیرین و خوب همسرشان شریک باشند و این مهم با طبخ غذای دل خواه، هدیه دادن و یا رفتن به مکان مورد علاقه ی او محقق می گردد.

۵. مقایسه نکردن

یکی از عوامل کم رنگ تر شدن عشق و علاقه در میان خانواده ها مقایسه کردن بی مورد زندگی شخصی با دیگران است. عاملی که بسیاری از اوقات از روی نا آگاهی و ظاهر صورت می پذیرد و دلایل محکمی پشت آن نیست. باید دانست که در زندگی تمامی افراد از جمله قوم و خویش و دوست و آشنا مشکلاتی وجود دارد که ما از آن با خبر نیستیم و گمان می کنیم که آن ها در رفاه و خوش بختی کامل به سر می برند در صورتی که این گونه نیست. همین طرز نگرش باعث آسیب های جدی به روابط زناشویی و زندگی مشترک گردیده و صمیمیت خانواده ها را از میان می برد. به عنوان مثال شما نباید هرگز خصوصیات اخلاقی همسر دوست یا فامیل تان را با ویزگی های شریک زندگی خود مقایسه کنید. به خاطر بیاورید که میزان عشق و علاقه شما به طرف مقابل نه به عناصر مادی ارتباطی دارد و نه به حرف و سخن دیگران؛ پس فقط و فقط شمایید که باید زن یا شوهرتان را دوست داشته باشید و به او عشق بورزید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

با "رفیق بازی" همسرم بعد از ازدواج چه طور برخورد کنم؟

"رفیق بازی" یکی از معضلات جامعه کنونی است که دامن گیر زندگی مشترک زوج ها شده و گاه نیز منجر به طلاق عاطفی و یا جدایی از یک دیگر می گردد. اگر در گذشته این سنت غلط مختص مردان بود، اما اکنون بعضی از زنان به پیروی از آقایان درگیر این مسئله گشته اند و "تفریح و خوش گذرانی با دوستان شان" را به "بودن در کنار همسر و خانواده خود" ترجیح می دهند. این عمل نادرست، گاهی اوقات تا جایی شدت پیدا می کند که روابط بین زن و شوهر به تیرگی می گراید و فرد در بدترین حالت زمانی یعنی وقتی که مرد یا زن بی توجهی طرف مقابل خود به نیازهای روحی و جسمی اش را می بیند، حتی با داشتن چند فرزند به جدایی می اندیشد.  

مزیت های داشتن دوست خوب بر هیچ کسی پوشیده نیست اما جایگاه همین رفاقت باید در زندگی مشترک زوجین تعریف گردد تا این مسئله، زندگی را تحت الشعاع خویش قرار ندهد. در این باره باید گفت که برخی از مردان به جهت آزادی بیشتری که نسبت به خانم ها دارند، رفیق باز هستند و هر کسی را به منزل دعوت می کنند که در نهایت بعد از گذشت مدت زمانی در می یابند که در دام فساد نیز گرفتار شده اند؛ اعمالی از جمله قماربازی، استعمال مواد مخدر، می گساری و شب نشینی های خانمان برانداز. همین امر مقدمات پاشیده شدن خانواده را فراهم می آورد به طوری که مرد رفیق باز همه چیز زندگی را فدای دوستانش می کند و باعث آزار همسر و فرزندانش می گردد. در ادامه ی این روند کودکان از پدر بی زار می شوند و در نهایت کانون گرم خانواده از هم می پاشد.

در نگاهی دیگر، هر یک از زن و مرد که در انجام وظایف زناشویی و همسرداری خود کوتاهی می کند، خواسته یا ناخواسته باعث می گردد که طرف مقابلش بیشتر از گذشته، اوقات فراغت خود را با دوستانش سپری نماید و با بودن بین آن ها احساس آرامش بیشتری به دست آورد. در واقع زمانی که یک نفر نتواند به طور صحیح به نقش آفرینی در خانه بپردازد، کانون گرم خانواده سرد می شود و یکی از زوجین ترجیح می دهد نیاز عاطفی اش را در جمع دوستان و گاه متأسفانه با نشاط های کاذب تأمین نماید. به دنبال این نوع رفتارها، به مرور زمان، عاطفه و احساسی که در اوایل ازدواج بین زوجین وجود داشته از بین می رود و در نهایت ممکن است به طلاق عاطفی منجر شود.

بهتر است بدانید بعد از ازدواج، دوران مجردی به پایان نقطه ی خود رسیده و خیلی مسائل در زندگی تان دست خوش تغییر می گردد. روابط دوستانه نیز از این قاعده مستثنی نیست و همان طور که گفته شد "وقت آزاد" و "اولویت بندی" افراد با این تغییر شرایط عوض خواهد شد؛ در کل، درست است که شما دیگر مثل گذشته زمان آزاد زیادی نخواهید داشت اما حذف کلی و قطع رابطه با دوستان هم درست نیست. پس یک راهکار خوب برای حل این مشکل آن است که در مورد روابط تان خوب بیاندیشید و برای تمدید آن با دوستان تان برنامه ریزی کنید. در این بین شما می توانید دوستان جدیدی که زوج باشند هم بیابید تا بتوانید وقت خود را همراه با همسرتان در کنار ایشان بگذرانید. اما تمام این شرایط، زمانی امکان پذیر می باشد که زوجین با یک دیگر به نتیجه و تفاهم رسیده باشند و قبل از هر تصمیم گیری با هم دیگر گفتگو کنند.

دلیل موفق نبودن فردی که تلاش می کند عادت ناپسند "رفیق بازی" را از سر همسرش بیندازد ولی نمی تواند، آن است که ارتباط بین آن دو کم رنگ شده؛ که در این مواقع زن یا شوهر به دلیل دل سوزی های زیاد خود نسبت به طرف مقابل، با جملات امری یا دستوری با شریک زندگی اش برخورد می کند. این نوع صحبت کردن به طور خاص با روحیات جنس مذکر به هیچ وجه سازگار نیست. خانم هایی که به خاطر عمل اشتباه شوهرشان، مرتب به او دستور می دهند، باید بدانند، نه تنها مشکل حل نمی شود بلکه فاصله عاطفی آن ها از یک دیگر زیاد تر هم می گردد.

هرگز استفاده از جملات محبت آمیز را فراموش نکنید. فرض نمایید مردی دیر به خانه می آید و همسرش هم نگران شده؛ زن با دل سوزی می گوید "باز که دیر آمدی و خبر ندادی؟" یا "تو همیشه دیر می آیی." باید دانست که این گونه جمله ها با وجود این که توهین به شمار نمی آیند ولی ممکن است به مرد شوک وارد کند و او در جواب بگوید "اصلاً خوب کاری کردم، که دیر آمدم" یا "از این به بعد دیرتر هم خواهم آمد!" همین طور که می بینید استفاده از جملاتی نظیر این ها، امکان دارد باعث قطع ارتباط عاطفی زوجین گردد. در آن سوی سکه، اگر خانم از جملاتی مانند "نگرانت بودم" یا "دلتنگت شده بودم" استفاده کند که برای مردها یک بار عاطفی به همراه دارد، باعث می شود آن دو درباره این عمل شان بیش تر فکر کنند و در مورد آن تصمیم جدیدی بگیرند. این را هم بدانید که اگر این مشکل برطرف شد، باید خاطرات آن را در زباله دان تاریخ زندگی تان بیندازید و هیچ وقت نه به آن ها بیاندیشید و نه آن روزها را یاد آوری کنید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

١١ واژه ای که نباید هرگز به همسر خود بگویید!

شاید شما هم به این نتیجه رسیده باشید که "حرف"، درد زیادی دارد. برخی از واژه ها و جملات، سال ها مغز و روح آدمی را می خورند و او را از درون نابود می کنند. بسیاری از انسان ها نمی دانند صحبت های شان چه تأثیرات مخربی بر روحیه ی اطرافیان دارد و خیلی راحت هر آن چه را می خواهند بر زبان می آورند بدون آن که میزان ضربه ی وارده به طرف مقابل، برای شان مهم باشد. در میان زوج ها استفاده غلط از کلمات بسیار رواج دارد و این در حالی است که آنان باید بدانند که با تکرار این واژه های نادرست، به مرور زندگی خود و روحیه فرد مقابل را نابود می کنند. شاید این جملات فراموش شوند، اما تأثیرات روحی آن از یاد نمی روند و زخم ناشی از بعضی از آن ها حتی پس از عذر خواهی نیز ترمیم نمی گردد. به همین دلیل، بعضی از آدم ها حتی سال ها بعد، خاطره حرف زشتی که به او زده شده است را بازگو می کنند و تازه می توان متوجه شد که تا چه اندازه این واژه ها برای شان سنگین بوده که تاکنون در دل نگه داشته اند. پس چرا هم چنان باید از حرف های مخرب در جهت آزردن یک دیگر استفاده کنیم؟ چرا وقتی می توانیم با صحبت های خوب شخصیت یک انسان را تقویت نماییم تا موجب پیشرفت او گردد، از آن برای ترور شخصیت دیگران بهره می جوییم؟ با این اوصاف به توضیح مختصری از ١١ واژه یا عبارتی بسیار ساده می پردازیم که هرگز نباید به همسر یا فرد مورد علاقه تان بگویید.

هرگز
در زندگی زناشویی، هنگامی که همسر شما می خواهد دست به انجام کاری بزند، هیچ گاه از این واژه استفاده نکنید زیرا موجب برانگیخته شدن حس ناامیدی در وی می شود.

همیشه
"
همیشه "یکی دیگر از واژه های خطرناک زندگی زناشویی است. وقتی این واژه به کار گرفته می شود گویا به طور غیر مستقیم به طرف مقابل خود می گویید او همیشه کار اشتباه انجام می دهد و این شما هستید که درست فکر می کنید و تصمیم می گیرید. "همیشه" بار "همه" یا "هیچ" دارد، پس از آن بپرهیزید.

تنفر
تنفر به طور ذاتی بار معنایی ِ منفی دارد. بسیاری از زوج ها از سنگینی ِ این واژه برای کارهای یک دیگر بهره می جویند تا خواسته های خود را به طرف مقابل تحمیل کنند. اما این کار علاوه بر غیر اخلاقی بودن، ناراحتی های بسیار عمیقی را در روحیه فرد ایجاد می کند.

چاق
با تکرار واژه "چاق" در گوش همسر خود، او لاغر نمی شود. پس به جای استفاده از این کلمه که بار منفی ِ تمسخر آمیزی دارد و لطمه ای جدی به روحیه ی او وارد می کند، به او کمک نمایید که به ورزش و رژیم روی آورد.

احمق، گـُنگ

توهین به شعور طرف مقابل و مسخره کردن آنان نه تنها ایده خوبی نیست بلکه غیراخلاقی نیز می باشد. در این بین زوجین باید بیش تر از دیگران مراقب باشند تا به شعور و سطح درک یک دیگر اهانت نکنند. همیشه به یاد داشته باشید که اگر آن ها خنگ و گنگ و احمق بوده اند که با شما ازدواج نمی کردند!

تنبل
با گفتن واژه "تنبل" نمی توانید کسی را مجبور نمایید تا زرنگ گردد. تکرار این کلمه باعث می شود فرد، خودش هم باور کند که تنبل است و اوضاع از آن چه بوده هم وخیم تر خواهد شد.

از تو یاد گرفته!

اگر فرزند شما کاری انجام می دهد که اعصاب شما را به هم می ریزد به طوری که اصلاً تحمل آن را ندارید، فوراً انگشت اتهام به سمت همسر خود دراز نکنید که او این کارها را از تو یاد گرفته است.

این زشت یا بی ارزش است.

آیا تاکنون اتفاق افتاده که برای کسی عمل خوبی انجام دهید و او در عوض ِ تشکر، کاری انجام دهد که موجب ناراحتی شما بشود؟

شاید شما از دستپخت یا زیورآلات او خوش تان نیاید اما دلیلی ندارد برای خالی کردن حرص خود با او رفتاری زننده داشته باشید. همیشه تشکر و احترام گذاشتن به آدم ها نتیجه ای بهتر را به همراه دارد. به قول معروف، دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

این مشکل من نیست.

آن چه مشخص است این که هنگامی که با کسی ازدواج می کنید مشکلات او، مشکلات شما می شود و البته برعکس. ازدواج یعنی شراکت در همه چیز. پس به جای آن که خود را از موضوعات همسرتان کنار بکشید باید به او کمک نمایید تا آن ها را هر چه سریع تر برطرف کند .گفتن جمله ی "این مشکل من نیست"، هیچ مفهومی ندارد و نتیجه ای جز سرد شدن رابطه در انتظار شما نخواهد بود.

عجله کن!

هیچ کس دوست ندارد این عبارت را بشنود. تقریباً همه می دانیم وقتی دیر شده است باید عجله کنیم و همه تلاش خود را در این راستا انجام می دهیم. بنابراین تکرار این واژه فقط باعث استرس و ایجاد فضای منفی می گردد.

ترکت می کنم.

زن و شوهرها هنگامی که از دست ِ یک دیگر عصبانی می شوند و کنترل اعصاب خود را از دست می دهند واژه های نادرست و زشتی بر زبان می آورند و در خلال آن ها هم شاید از عبارت بسیار سنگین ِ "ترکت خواهم کرد" یا "طلاق می گیرم" هم استفاده کنند. اگر واقعاً نمی خواهید به نامزدی یا ازدواج خود با فردی ادامه دهید، بهتر است به جای تهدید، این مسئله را در جوی آرام مطرح نمایید و از او بخواهید تا شما را ترک کند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

بعد از خیانت چگونه به همسرم اعتماد کنم؟

درست است که شکستن و از بین بردن اعتماد همسر می تواند شکل رابطه زن و شوهر را تا مدت های طولانی تحت تأثیر خود قرار دهد اما سعی کنید، حداقل نسبت به آن چه از روی اشتباه مرتکب شده اید صادق باشید. خوشبختانه یکی از قابل اعتمادترین افرادی که در زندگی تان وجود دارد، همسرتان می باشد؛ کسی که با ازدواج با او عهد و پیمان مقدسی را بین خود بسته اید تا مراقب یک دیگر باشید. اما متأسفانه برخی از ازدواج ها به دلیل دروغ گفتن یک یا هر دو نفر آنان به هم دیگر، خیلی زود به انتهای خود می رسند. دروغ و نیرنگ دارای انواع مختلفی می باشد از جمله کذب و فریب یکی از زوجین بر سر ِ مسایل مالی، صحبت نکردن درباره ی این که مرد خانواده به کجا می رود و از کجا می آید، اعتیاد مرد به یک داروی خاص یا مواد مخدر که عمدتاً هیچ کس از آن اطلاعی ندارد و دروغ گفتن در مورد بی ارزش ترین چیزها در زندگی زناشویی که همگی باعث پیدایش یک بی اعتمادی کلی نسبت به همسر و رانده شدن زندگی تا مرز از هم پاشیدگی می گردد. اما واضح است که بدترین نوع تزلزل در اعتماد زمانی رخ می دهد که یکی از زوجین مرتکب بی وفایی یا همان خیانت شود. این نوع دروغ به گونه ای است که کاملاً ریشه ی اعتماد و عشق را در یک ازدواج می خشکاند و باعث ایجاد حسی بد، عذاب آور، تلخ و وحشتناک در طرف مقابل می گردد. حال به توضیح چند نکته در باب عدم صداقت یا همان خیانت همسر می پردازیم.

١. اگر همسرتان سبب از بین رفتن اعتماد شما شده و یا اگر شما چنین کاری را در حق او کرده اید، در این جا دو مسئله وجود دارد که باید برای شما اتفاق بیفتد تا مجدداً به هم اعتماد کنید. هر کدام از شما دو نفر محتاج عشق و تفاهم هستید و اگر نسبت به همسر خود احساس خشم می کنید لازم است از این عصبانیت دست بکشید و گرنه قادر به ایجاد حس اعتماد مجدد نخواهید بود. عصبانیت های طولانی مدت سبب می گردد که به این راحتی پذیرای عذرخواهی و گذشت نباشید و این در حالی ست که معذرت خواهی اولین گام برای ایجاد اعتماد دوباره می باشد. پس صادقانه عذرخواهی کرده و به گناه خود اعتراف نمایید و سپس درباره "آن چه حس می کنید" و یا "کاهش حس اعتماد چه اثری بر شما داشته" با یک دیگر حرف بزنید. زمانی که همسرتان تصمیم می گیرد در مورد احساساتش با شما حرف بزند، نسبت به وی صادق و مودب باشید تا او را نرنجانید.

۲. هر چند تعهدی شکسته شده است اما اعتماد مجدد زمانی دوباره حاصل می گردد که شما باز هم نسبت به یک دیگر متعهد گردید. هنگامی که تعهد پایه ریزی می شود تنها راه ایجاد دوباره ی اعتماد، حذف کردن اشتباه گذشته است. به گونه ای که امکان دارد در یک لحظه آن مشکل قدیمی فراموش شود اما تنها یک ارتباط جدید که بر اساس اعتماد پی ریزی شده، می تواند خود را حفظ کند.

٣. در برخورد با این فرآیند صبور باشید. شما چه بخواهید و چه نخواهید اعتمادتان به سرعت به جایگاه اول باز نمی گردد. این مسئله نسبی است زیرا فرض شده که یک شوهر قابل اعتمادترین دوست زن می باشد. ولی اگر شما نسبت به اعتماد همسرتان مرتکب خیابنت شده اید لازم است بفهمید چه موقع او نسبت به شما احساس خشم می کند. در ابتدا باید منتظر یک پاسخ شدید در مقابل ِ بی وفایی خود باشید و به تمام چیزها و کارهایی که به اشتباه انجام داده اید اقرار کنید و آن ها را بپذیرید. هر گونه ریاکاری و عدم صداقت در این مورد نهایتاً فاش و به مشکلات بیش تر و برتری ختم خواهد شد. پس اگر خواهان یک رابطه ی قوی و محکم بر پایه ی اعتماد هستید، باید نسبت به آن چه در گذشته انجام داده اید کاملاً صادق باشید.

۴. هر چند شکستن و از بین بردن اعتماد همسر می تواند شکل رابطه زن و شوهر را تا مدت های طولانی تحت تأثیر خود قرار دهد اما نسبت به آن چه از روی اشتباه مرتکب شده اید صادق باشید. اگر نسبت به بی وفایی و ریاکاری خود احساس گناه می کنید، همان کسی باشید که به همسرتان درباره آن چه انجام داده اید خبر می دهد. در غیر این صورت، اگر به طور مستقل مطلع شود، احساس خیانت بیش تری به وی دست خواهد داد. با کمی صبر و پشت کار ِ بیش تر، می توانید مجدداً روابط دوستانه و عاشقانه ی ابتدای ازدواج خود را احیا کنید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

چند تفاوت مهم در ارتباطات کلامی بین زن و مرد

موقعیت و زمان اختصاص داده شده برای صحبت و یا شکایت از سوی زنان، نقش مهمی در موفقیت آنان برای جلب نظر مردان، جهت گوش دادن به سخنان آن ها دارد. البته، مطمئناً انتقاد از مرد خسته ای که تازه از سرکار برگشته، امری اشتباه و نادرست بوده که در کل زن را هم به خواسته اش نمی رساند پس بهتر این که این کار در زمان مناسبی که مرد کاملاً آرام و آماده ی پذیرش صحبت است، انجام گیرد. حال با این مقدمه به ذکر ٣ مورد از تفاوت های مهم موجود در ارتباطات کلامی بین مردان و زنان می پردازیم.

١. یکی از موارد بسیار مهمی که موجبات غر زدن خانم ها را فراهم می آورد، نیاز زن به صحبت کردن می باشد. زنان حدوداً ٣ برابر مردان سخن می گویند که این خود سبب احساس نیاز بیش تر به صحبت کردن را در فرد ایجاد می کند. اصولاً خانم ها با سخن گفتن، آرام می گیرند به گونه ای که تمامی اضطراب ها، غصه ها و نگرانی های شان را با آن از بین می برند و البته مردان هم بدان توجه زیادی ندارند. اکثر آقایان گمان می برند که صحبت کردن زنان به خاطر کمبودهای مادی می باشد لذا هر چه زنان بیش تر غر می زنند، مردان بیش تر، وقت شان را به کار اختصاص می دهند، در نتیجه خانم ها بیش تر احساس نارضایتی می کنند و غر می زنند و این زنجیره ی اشتباه هم چنان ادامه می یابد. مردان بهتر است بدانند که نیازهای زنان همیشه مادی نیست و آنان گاه محتاج توجه، دقت و گوش دادن به سخنان شان هستند و این در حالی ست که آقایان با سکوت و تنهایی به آرامش می رسند و قادرند با آن نگرانی ها و مشکلات شان را فراموش کنند و یا برای آن راه حل بیابند. آگاهی به این امر می تواند به زوجین کمک نماید تا به گونه ای برنامه ریزی کنند که "نیاز زن به صحبت کردن" با "نیاز مرد به سکوت و تنهایی" هر دو با هم و در شرایط بهتر برآورده شوند. برای رسیدن به این نتیجه ی مطلوب بهتر است زنان بلافاصله بعد از برگشت همسرشان از سرکار، مدتی او را تنها بگذارند تا اسباب راحتی و آسایش او فراهم آید. این امر به نوبه ی خود باعث می شود تا مرد دوباره نیرو و توان لازم را به دست آورد و سپس زمانی را برای صحبت و گفت و گو با همسرش اختصاص دهد.

۲. غالباً زنان دوست دارند که به صحبت های شان گوش داده شود نه این که راه حل به آنان ارائه گردد. این در حالی ست که مردان به حکم طبیعت خود یعنی "یافتن راه حل جهت همه ی مشکلات"، برای مسائل مطرح شده ی همسرشان هم فوراً به دنبال راه حل می گردند که البته این موضوع می تواند موجبات ناخشنودی و ناراحتی زن را فراهم آورد. مردان می اندیشند که زنان برای دریافت کمک به آن ها مراجعه می کنند پس با ارائه ی آن، منتظر تشکر از جانب زن هستند. در عین حال، گاهی اوقات هم خانم ها مشکلات شان را به این دلیل بروز می دهند که از جانب مرد مورد بی توجهی بوده اند و یا فکر می کنند که به آن ها اهمیتی داده نشده و همسرشان دیگر او را دوست ندارد. برای جلوگیری از سوء تفاهم به وجود آمده، بهتر است که زن قبل از آغاز صحبت به مرد بگوید "دوست دارم فقط به حرف هایم گوش بدهی". مردان متوجه باشند که گاهاً غر زدن خانم ها جنبه ی یادآوری و دل واپسی دارد البته زنان هم نباید در این زمینه بیش از حد اغراق کنند و در بازی با کلمات ماهرانه عمل نمایند. به عنوان مثال به جای "ببین! یادت نره خرید کنی این چندمین باره که دارم می گم ها" بگویند "عزیزم می دونم که سرت خیلی شلوغه، برگشتنی خرید یادت نره، می دونم که فراموش نمی کنی."

٣. بهتر است که خانم ها برای تأثیرگذاری بیش تر بر آقایان و فرار از اتهام غرغرو بودن، به جای کلمه ی "تو" از لغت "من" در صحبت های شان استفاده نمایند. مثلاً به جای "تو به من بی توجهی؛ تو من را درک نمی کنی؛ تو همه مسئولیت ها را بر دوش من گذاشتی" بگویند "احساس می کنم من را درک نمی کنی؛ و یا من حس می کنم در انجام کارها تنها مانده ام". به کارگیری این جملات به مراتب حالات دفاعی کم تری را در مردان به وجود می آورد و می تواند زمینه ی مناسب تری را برای آغاز گفت و گو فراهم سازد. زوجین باید به گونه ای در مورد اختلافات شان با یک دیگر صحبت کنند که در آن، هر دو به صمیمیت و احترام بیش تری دست یابند و هر یک با بازنده نشدن به رضایت کامل برسند. به یاد داشته باشید که "غر زدن" نه تنها هیچ کمکی به شما نمی کند بلکه زندگی را به کام شما، همسر و فرزندان تان هم تلخ می سازد. پس تا حد ممکن از غر زدن بپرهیزید و با تلاش از روش های درست، منطقی، شفاف و صریح برای بیان خواسته یا احساس خود استفاده نمایید.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

از ماه عسل تا سال انفجار 

زندگی مشترک در هر دوره ای حال و هوایی متفاوت و مخصوص به خود دارد و شما در هر زمانی احساسی متفاوت نسبت به خودتان، همسرتان و خانه ای که ساخته اید پیدا خواهید کرد. بنابراین بار مراحلی را که احتمالاً با آن ها روبه رو شده اید و یا در سال های آینده مواجه خواهید شد را شرح می دهیم تا بتوانید بهترین راه حل را برای سالم عبور کردن از آن گام ها بیابید. در این بین بهتر است تا نگاهی به خودتان که تازه یک سال است ازدواج کرده اید، بیندازید. زندگی شما با زندگی مثلاً خواهرتان با یک دختر دبستانی و یا مادرتان که با پدر بازنشسته شما زندگی می کند، چقدر فرق دارد؟ شاید در وهله ی اول فکر کنید که این تفاوت ها به خاطر تفاوت در شخصیت های تان می باشد، اما اشتباه می کنید به طوری که امکان دارد زمانی که شما به سن و سال آن ها برسید، بعید نیست که شرایطی مشابه شرایط آن ها را تجربه نمایید.

دوره اول: سال های عسل

۲ سال اول ازدواج، هیجان انگیزترین دوره زناشویی محسوب می شود. زمانی که گرچه مشکلات بسیاری در آن وجود دارد، اما علاقه زن و شوهرها به یک دیگر و نیز اشتیاق شان برای بهتر کردن زندگی شان، باعث می گردد تا اغلب مشکلات نادیده گرفته شود و زندگی همراه با عشق و لذت پیش برود. این دوره در واقع یک ماه عسل چند ساله است؛ ماه عسلی که در آن زوج ها با گذشت و صبری مداوم سعی در حمایت از یک دیگر دارند و عهده دار مسئولیت زندگی تازه شان می باشند.

دوره دوم: سال های تفکر

در این زمان ماه عسل طولانی زوجین تمام می شود و تفکر، به شکلی جدی تر پا به رابطه شما می گذارد؛ به گونه ای که رفتارهای هم دیگر را با دقت بیش تری بررسی می کنید و در این دوره برخلاف گذشته می توانید ایرادهای یک دیگر را هم ببینید و به خاطرشان برنجید. ممکن است گاهی ناامید شوید و جایگاه خودتان را در زندگی تان بازبینی نمایید. موضوعات ساده ای مانند "چه کسی ظرف ها را در ماشین ظرف شویی بچیند؟" گرچه اوایل کم اهمیت بوده اما در این زمان به شکلی اغراق آمیز مهم می شوند. اما آیا این تفکرات به معنای ویران شدن زندگی شماست؟ البته که نه! همان طور که در این مرحله ذهن تان از افکار مأیوس کننده پر است، به همان نحو هم تمایل زیادی برای تغییر، مذاکره و حفظ احترام بین یک دیگر دارید. تنها راه چاره برای شما این است که با صحبت کردن با یک دیگر نظرات تان را نسبت به زندگی مشترک، همسر و شرایط تان آشکار نمایید. در این بین، اطمینان از درک شما و حرف های تان از جانب همسرتان، تنها چیزی می باشد که می تواند برای شما آرامش را به ارمغان بیاورد.

دوره سوم: سال های دلتنگی

در این مرحله، زن دلش برای دوستانش و مرد هم برای بیرون رفتن های مردانه مجردی تنگ می شود. زن به دنبال سفر و تنهایی است و مرد به دنبال فوتبال و تنیس بازی با دوستانش. بهانه گیری به هر شکلی آغاز می شود و هر دو طرف تنها به روزهای از دست داده می اندیشند و نه لحظاتی که به دست آورده اند. در واقع نوعی نگاه کردن به جنبه های منفی ازدواج و در ادامه بروز دعواهای زناشویی یکی از پیامدهای این دوره محسوب می شود. بنابراین فکر می کنید که حق با شما بوده و او در اشتباه است که البته او هم، چنین فکر می کند. پس این نکته را فراموش نکنید که اگرچه دعواهای زناشویی اتفاقی اجتناب ناپذیر است، اما شما باید راه و رسم درست جنگیدن را یاد بگیرید تا بتوانید بدون آسیب زدن به خود و موقعیت تان از این مرحله هم به سلامت عبور کنید. وقتی شما غرق در دریای این دوره می شوید و نمی توانید دعواهای تان را سر و سامان دهید، اولین گزینه ای که به ذهن تان می رسد دور شدن از این زندگی، سفر و یا بیرون زدن های طولانی مدت از خانه می باشد. به یاد داشته باشید که این مرحله هم بالاخره تمام می شود اما تأثیر رفتارهای تان، برای همیشه در زندگی باقی می ماند.

مرحله چهارم: سال های همکاری

برنامه ریزی هایی که در این مدت طولانی با هم داشته اید، باعث شده تا به پیشرفت هایی رسیده باشید از جمله رشد در مسیر شغلی تان، خرید خانه بزرگ تر، احساس تعهد بیش تر نسبت به یک دیگر و زندگی مشترک تان و مهم تر از همه داشتن بچه هایی که بر مسئولیت شما افزوده اند. در این مرحله، ازدواج بیش تر به نوعی کسب و کار تبدیل می شود و به دلیل داشتن هزار و یک مسئولیت، عشق در حاشیه قرار می گیرد و تنها می کوشید تا با کمک یک دیگر، زندگی خانوادگی تان را پیش ببرید، قبوض، اقساط و اجاره خانه را بپردازید و به فکر شهریه مدرسه یا شرایط فرزندتان در مدرسه و اجتماع باشید. سرمایه گذاری برای تان یک وظیفه مهم به شمار می رود و فرزندان تان به اولین و مهم ترین اولویت زندگی شما بدل می شوند.

دوره پنجم: سال های آرامش یا ویرانی

برای زوج های دارای فرزند، مرحله همکاری بین ۲٠ تا ٣٠ سال طول می کشد و بحران های زناشویی تازه از آن به بعد است که آغاز می گردد. وام مسکن را پرداخته اید و با پس اندازی که در این سال ها داشته اید، فرزندان تان را از آب و گل در آورده اید. جایگاه امنی در شغل تان به دست آورده اید و دیگر بچه ها به عنوان دغدغه زندگی شما به شمار نمی روند. برای زوج های خوشبخت که هنوز هم دوست داشتن دلیل اصلی با هم بودن شان است، این بهترین زمان برای محکم کردن پایه های زندگی شان می باشد. حالا دیگر می توانند عشق و قدردانی شان را نه به عنوان یک پدر و مادر بلکه به عنوان یک زوج به هم ثابت کنند. صلح و شادی و آرامش دارایی آن ها در این روزهاست که البته به راحتی هم قابل دسترس نیست. گرچه این توصیفات هیجان انگیز به نظر می آید ولی باید گفت که همه زوج ها چنین مرحله ای را تجربه نمی کنند.

دوره ششم: سال های انفجار

از دست دادن شغل، مشکلات بسیار در زمینه سلامت، تغییر محل زندگی و رفتن به یک شهر جدید، مشکلات مالی، بیماری یا مرگ یکی از والدین و غیره تحولات ناخوشایندی می باشند که زوج ها در دوره میان سالگی با آن ها مواجه می شوند. این اتفاقات چه برای شما بروز دهد و چه برای همسرتان، باز هم می تواند زندگی مشترک تان را به خطر بیاندازد. در حالی که مراحل دیگر به ترتیب ظاهر می شوند، مرحله انفجار می تواند در هر دوره ای از ازدواج شما رخ دهد؛ گرچه به احتمال زیاد در دهه ۴٠ یا ۵٠ زندگی مشترک تان اتفاق می افتد. در این مرحله از زندگی، همسرتان اصلی ترین حامی برای شما می باشد و ازدواج می تواند یک اتفاق آرامش بخش برای تان به شمار رود. برای حفظ این دو، تنها چند وظیفه ساده به دوش شماست و آن، این که با وجود پستی و بلندی های زندگی و تغییرات آن، خود را خوشحال و سالم نگاه دارید، لذت های ساده ی روزمره را تجربه کنید و با کمک راه کارهای سلامت روان، استرس ها و ترس های تان را کاهش دهید تا نتوانند به زندگی مشترک شما آسیبی بزنند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------